نگاهی به فردا
عمومی - رایانه - اجتماعی و مذهبی
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 15 شهريور 1398برچسب:, توسط علیرضا |

فردا می آید چه بخواهی و چه نخواهی

 

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:جملات کوتاه , جملات عمیق, توسط علیرضا |


عمر شما از زمانی شروع می شود كه اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید.

آفتاب به گیاهی حرارت می دهد كه سر از خاك بیرون آورده باشد.

تنها راهی كه به شكست می انجامد، تلاش نكردن است.

دشوارترین قدم، همان قدم اول است.

امید، درمانی است كه شفا نمی دهد، ولی كمك می كند تا درد را تحمل كنیم.

بجای آنكه به تاریكی لعنت فرستید، یك شمع روشن كنید.

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 15 مرداد 1391برچسب:دوست داشتن , دوستی , توسط علیرضا |

برای اینکه از دغدغه ها رها شویم و احساس سبکی کنیم باید حس دوست داشتن را در خود قوی کنیم

تصور کنیم در محیطی که همه رو دوست داریم چه احساس خوبی به ما دست می دهد چرا که کسی را دشمن نمی دانیم ، به کسی حسادت نمی کنیم ، از کسی بد نمی گیم ، به کسی بد نمی گیم و ....

اصلاً وقتی کسی رو دوست داری دلت می خواد کاری براش کنی ، دلش رو نشکنی و  اسباب آرامش و آسایش رو براش فراهم کنی حتی در حد خیلی کم ، بعضی ها فکر می کنند برای دوست داشتن دیگران باید کارهای سخت و دشوار انجام دهند ، در حالی که حتی با نگاه کردن می توان به خیلی ها کمک کرد ، خیلی ها محتاج نگاهی مهربانند به همین دلیل وقتی آدمها به هم می رسند اول به چشم های هم نگاه می کنند حتی بچه شیر خوار هم موقع شیر خوردن به چشمان مادر نگاه می کنه و طلب مهربانی دارد.

اگه انسانها یک روز تصمیم بگیرند همدیگرو دوست داشته باشند ، دنیا پر از شادی می شه و جالب اینجاست که اولین سود آن بخود آنها می رسد ، باز تصور کنیم که هیچ کس دشمن ما نیست ، هیج خطری ما را تهدید نمی کند ، همه ما را دوست دارند ، همه به ما کمک می کنند  و ... چه حسی به ما دست می دهد ؟

به امید فردایی زیبا

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:درد , بی دردی, توسط علیرضا |

کاش بدانیم که اگر راه راست و درست را برویم و در اوج ثروت و شهرت از یاد خدا غافل نشویم و در مسیر تعیین شده الهی حرکت کنیم ، همیشه شاد و بی درد و غم خواهیم بود

اگر آدمی نگاهی ژرف به عالم هستی داشته باشد در می یابد که همه چیز این عالم روی حساب و کتاب و قائده و قانون است و تمامی امور زیر نگاه بسیار دقیق و ظریف خداوند است که حتی یک برگ بی اذن او از درخت نمی افتد. باور کنیم که خداوند بسیار دوست دارد که انسانها را سر حال و شاد ببیند و بی درد و غم ولی دیده ایم که افرادی که هیج درد و غمی ندارند از یاد خدا غافل شده و به بیراهه رفته اند و خداوند مهربان که از آخر و عاقبت کارشان آگاه است با دادن درد و غم و گرفتاری سعی می کند ما را به طرف خود بکشد تا با توبه و توجه و راز و نیاز به راه راست برگردیم تا بدینوسیله ما را بخشیده و بهشتش را نصیبمان کند.

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:شیطان , شیطان پرستی , چند نوع شیطان پرستی, توسط علیرضا |

انواع شیطان پرستی

شیطان پرستی فلسفی

این نوع گرایش عبارت است از اینکه محور و مرکز عالم انسان است‌. این شاخه از شیطان‌پرستی به پایه‌گذاری این فرقه به آنتوان لاوی نسبت داده می‌شود.او کسی بود که کلیسای شیطان را تأسیس کرد (اولین سازمانی که از لغت شیطان پرستی فلسفی استفاده نمود) در نظر شیطان پرستان فلسفی، محور و مرکزیت عالم هستی، خود انسان است، و بزرگترین آرزو و شرط رستگاری این نوع از شیطان پرستان برتری و ترفیع ایشان نسبت به دیگران است. شیطان پرستان فلسفی عموماً خدایی برای پرستش قائل نمی‌دانند و به زندگی غیر مادی بعد از مرگ نیز عقیده‌ای ندارند. به هرحال زندگی این گروه از شیطان پرستان عاری از روحیه مذهبی و معنویت نیز نیست.
در نظر شیطان پرستان فلسفی، هر شخص خدای خودش است. آنها با تکیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا، مطالب مربوط به فلسفه عقلانی را عبث می‌شمارند و به آنها به دید ترس از مسائل ماوراء الطبیعی می‌نگرند و تنها به وسیله آن، یک زندگی عقیم و تنها بر مبنای “جهان واقعی” را تشکیل می‌دهند. به طور شفافی، آموزه‌های شیطان پرستان فلسفی قدمتی بیشتر از کلیسای لاوی دارد. اگر چه این تصوری از شیطان است، ولی با موقعیت واقعی او تقابل دارد چرا که این تعالیم از آموزه‌های یهودی-مسیحی نشئات گرفته‌است و شیطان را بدلیل خصوصیاتش پلید نگاشته‌است

شیطان‌پرستی لاویی

این نوع از شیطان پرستی بر مبنای فلسفهٔ آنتوان لاوی که در کتاب انجیل شیطان تشکیل شده‌است. لاوی موسس کلیسای شیطان بود و تحت تأثیر نوشته‌های نیچه، آلیستر کرالی، این رند، مارکی دو ساد، ویندهام لویس، چارلز داروین، آمبروس بیرس، مارک تواین و بسیاری دیگر بوده‌است. شیطان در نظر لاوی موجودی مثبت بوده در حالی که تعالیم خداجویانه کلیساها را مورد تمسخر قرار داده و به مسائل جهان مادی نیز اعتنایی ندارد.یک شیطان پرست لاویی، خود را خدای خود می‌داند، آیین مذهبی این گروه از شیطان پرستان بیشتر شبیه به فلسفه میجیک کراولی با دیدی جلو برنده به سمت شیطان پرستی است. یک شیطان پرست لاویی مدعی آن است که کسانی که خودشان را با شیطان پرستی هم ردیف می‌دانند باید به طرز فکر گروهی خواص وفادار نباشند و آنها را از لحاظ اخلاقی قبول نداشته باشند. و در ازای آن گرایش‌های انفرادی داشته باشند و من تبع باید به طور دائمی یک سر و گردن بالاتر از کسانی باشند که خود را از لحاظ اخلاقی، قوی می‌دانند و در بشر دوستی خود، بدون تامل عمل کنند


 



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 7 فروردين 1391برچسب:فردا , فرداها , همیشه فردا, توسط علیرضا |

اگرعادت داری کارها را به فردا بیندازی

بهتر بدونی که همیشه فردا نمیاد و یک روزی یک جوری فردای هر کسی تمام میشه

چند تا فردا را سپری کردی و باز کارها را برای فردایی دیگر گذاشتی

امروزی که در آن زندگی می کنی همان فردای دیروز است

الان امکان و توان هر کاری را داری پس از آن استفاده کن

و فردا را برای کارهای فردا بزار

 

                                             به امید فردا و فردا های زیبا و سرشار از موفقیت

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 7 فروردين 1391برچسب:خدا , خدا کیست , خدا کجاست, توسط علیرضا |

خدا کجاست ؟

خیلی مواقع برای ارتباط با خدا به مکانهای خاصی مثل مسجد ، تکیه و زیارتگاهها می رویم

البته این مکانها آرامش و معنویت خاص خود را دارند .

ولی ارتباط با خدا و دیدن خدا جای خاصی لازم ندارد

خدا همین جا و همه جا هست 

خدا را می توان در گیاه کوچک روئیده لب جوی دید

خدا را می توان در صدای پرنده تازه از تخم در آمده دید

خدا را می توان در صدای قلب تو سینه دید

خدا را می توان در دانه های باران دید

خدا را می توان در چشمان اشک آلود کودکان دید

خدا را می توان در تلاش مورچه ها دید

خدا را می توان در درختان ، خاک ، آسمان ، دریا ، کوه و ... دید

پس لازم نیست برای دیدن خدا جایی برویم هر کجا هستیم و به هر چه نگاه کنیم

خدا می بینیم

 

 

 

 

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:گذشته , زمان , آینده, توسط علیرضا |

 

 به گذشته بر نگرد

 اغلب اوقات فکر  ما ، ذهن ما در گذشته ها سیر می کند

و بیشتر وقتها هم با ای کاش اینکار و می کردم یا اونجا نمی رفتم یا با فلانی دوست نمی شدم یا ...

دچار غم و اندوه می شویم .

هرچند گذشته مثل یک سایه همراه انسان هست ولی زمان و زمانه حکم می کند که به گذشته بر نگرد

چرا که هرچه در گذشته چرخ بزنی از حال و در نهایت از آینده غافل می شوی .

دوست من گذشته هر چه بوده ، گذشته است و دیگه بر نمی گرده ،

پس باید فکر و ذهن را جم و جور کرد با امکانات حال بسوی فردا رفت

تا انشاء ا... بعد از چند سال دیگه باز غصه این آینده ، که حالا دیگه گذشته شده را نخوریم .

                                                             شاد باشیم و دیگران را شاد کنیم هر چند در درون غم و غصه داریم.

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 25 مهر 1390برچسب:باختن , ساده باختن , عمر را باختن, توسط علیرضا |

ای اهل کره خاکی

توجه داشته باشیم که زمان بسرعت می گذرد

و ما خیلی ساده گهر گرانبهای عمر را می بازیم

و همیشه با این صحبت ها که از ما گذشته ، همه اینجوریند ، حالا بعد ، و یا فکرش را نمی کنیم

ولی واقعیت اینست که لحطه به لحطه داریم می بازیم و روزی پشیمان می شویم که خیلی دیر است

بیائیم از لحظه هامان بهتر استفاده کنیم

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 3 مهر 1390برچسب:, توسط علیرضا |

کاش زندگی مثل بازی شطرنج بود

تا بعد از هر بازی و بعد از هر کیش و مات شدن

می شد تمام مهره را از اول چید و بازی را از سر گرفت

ولی افسوس که زندگی یکبار است و برای همیشه تمام می شود